برگشته م ز مدتی بسیار
ز درد و غم و غصه های بیشمار
گرچه شاکر ز بهبودی در آغوش رمیده م
زخم های تب کرده ز این بیمار
سلام
لیسانس و تموم کردم
مدتی سرباز بودم
و شکر کارشناسی ارشد،جای خیلی بهتری قبول شدم
مشغول درس مورد علاقه و کار و تنهاییم .....بغض های بی دلیل و یشن دفه یی ...هستم....
تنهایی ای ک در کنار آدمها بیشتر بهم اثبات میشه...
دلم برای اینجا خیلی تنگ بود،هر چند وقت یبار میومدم سر میزدم بهش....
امیدوارم زودتر دستم ب قلم بره و بیشتر بیام ......
نوشتن یکی از تنها کارهایی بود ک سبکم میکرد
و من مدتی بسیارررررر هست که دوباره سبکی رو تجربه نکردم
آهای،تویی ک این متنو میخونی....امیدوارم بهترین ها رو تجربه کنی....
و سبک بال.....
و بی دغدغه بخندی....